ما نمي توانيم بيشتر از اين صبر كنيم
نه و من نمي توانيم دوستم را ترك كنم
او مي خواست وارد قصر شود
حالا كه ما او را شناختيم
ما او را به گارد سلطنتي تحويل مي دهيم
!بيا بريم
! بله ،آقا !برويم
و يانگوم ديگر بانو نخواهد بود
صرف نظر از اين كه گارد
20بار او را تازيانه بزنيد و
!بله ،آقا
(قسمت 7)
... بانوي من
بانوي من ،او فقط يك بانوي تازه كار است
وقتي او ديد يك انساني دارد مي ميرد
لطفا او را ببخشيد
ساكت باش!شما هم ميخواهيد اخراج شويد؟
نمي خواهم بيش از اين شما را ببينم
!حالا
... بانوي من
... بانوي من
آقا ،من تقاضايي از شما دارم
من هم درباره آن شنيدم
درباره كاري كه بانوي سرپرست
اما شما مدير آشپزخانه سلطنتي
من مي فهمم كه شما ميخواهيد
اما من كاري خارج از
پس لطفا هر كاري مي توانيد درباره گارد
اينجا او را تنبيه كنيم ولي آنها او را براي
لطفا حداقل از آن جلوگيري كنيد
او بيشتر از ده سال است كه در قصر زندگي مي كند
او بايد از سلولهاي زندان گارد سلطنتي طرد شود؟
بگذاريد او به جايش از اتاقش طرد شود
باشد ،من سعيم را مي كنم
بانوي من ،اين اتفاق به خاطر من افتاد
...من قرقاول طلايي را گم كردم
من او را تشويق كردم به بيرون از قصر برود
بانوي سرپرست شما را جداگانه تنبيه خواهد كرد
من هر تنبيه اي را با كمال ميل مي پذيرم
اين يكي نبود او بهتر مي دانست
بانوي سرپرست متكبر نيست؟
شما از من انتظار داريد به او
اين كه شما بيرون رفتيد و به خاطر شماست
به بانوي سرپرست دروغ بگوييم
و اين كه قرقاول طلايي را گم كرديم؟
اما همه اينها به خاطر من اتفاق افتاد
...آره ،اما اين اشتباه يانگوم بود
كه سر وقت بر نگشت
فراموشش كن
با گفتن چيزهاي بيشتر در اين باره
ژنرال تصميم گرفته او را به شما برگرداند
وقتي شما به او گفتيد
لطفا اجازه نديد دوباره اتفاق بيافتد
باشد و ممنونم
وسائلت را ببند و فردا صبح برو
بانوي من
من مي خواستم شما را شديدتر ادب كنم
پس چيز ديگري نگو و برو
برويم
من وقتي جوانتر بودم دوستي داشتم
او كنجكاو و مهربان مثل شما بود
ما به هم قول داديم كه بانوي اول آشپزخانه شويم
اما براي او پاپوش درست كردند
و او از قصر اخراج شد
بيا برگرديم
سلطنتي چه تصميمي بگيرند
!او را از قصر اخراج كنيد
و او شعورش را از دست داد
شما اين را مي خواهيد؟
!پس برويد بيرون ،همه تان
...من نمي توانم كاري بكنم
انجام مي دهداين تحت اختيار اوست
هستيد. او شانس ديگري ندارد
از دخترانتان مراقبت كنيد
حوزه قدرتم نمي توانم بكنم
سلطنتي انجام بدهيد . ما فقط مي توانيم
وقفه براي ورود به قصر متهم كردند
اما لطفا او را نجات بدهيد
اين دليلش نيست كه او چنين فرماني داده است؟
همه چيز را بگويم كه شامل
... ما بايد
تا از بيرون رفتنمان بگذرد
مشكل را بزرگتر از اين كه هست نكن
فهميدي؟
شما خودتان او را طرد خواهيد كرد
چون او سعي كرد به كسي كمك كند